مولای من سلام ...
جمعه ششصد و سی و چهارم، نخستین جمعه از آذر سال دو است. از شما پنهان نیست آنچه میگذرد. از نابخشندگی خود شرمسارم و نمیدانم این خشمِ عظیم از کدام آتش حرارت میگیرد. دائم زیر لب تکرار میکنم که فلانی ... برای خودت کسی نباش! همه گرفتاری از این است که برای خودمان کسی شدهایم اما فاصله حرف تا عمل بسیار است. دستم به دامانت؛ هدایت ... هدایت ... هدایت ...
لینک مستقیم مطلب | نوشته شده در جمعه سوم آذر ۱۴۰۲ساعت 0:52
|