| جمعه نویسی |

شرح جمعه به جمعه از یک سفر

مولای من سلام ...

احوالم بهتر است. از کسالت گذشته‌ام. ساعت خواب و غذا را اگر کم کنیم، الباقی را بی‌وقفه کار می‌کنم. مزاحم کسی نیستم، الحمدلله. جلسات و مصاحبتم به قدر ضرورت است و کلاس درس. شکایتی ندارم. احوال بلاد خوب نیست و چرایی‌اش هم پوشیده نیست. ای‌خواجه درد هست ولیکن ...

باید صبح کنیم تا ستاره‌ها در آسمان پیدا شود. حالا نمی‌شود به سویی رفت. این روزها فقط مشغول جمع‌کردن توشه‌ام.

هفته هفتصد و دهم به سرآمد به سوم مرداد سال چهار

لینک مستقیم مطلب | نوشته شده در  جمعه سوم مرداد ۱۴۰۴ساعت 23:45 |