| جمعه نویسی |

شرح جمعه به جمعه از یک سفر

مولای جانم سلام

حضرت ِپناه، آه از پراکندگی ... آه از پراکندگی ... آه از پراکندگی!

تفرقه استعدادها کشت ما را. هلاک ِهرج و مرج ِ درون شده ایم. روزگاری فکر میکردم در عبادت خود اخلاص ندارم و حالا میبینم نه فقط در عبادت که در هیچ رکن از زندگی اخلاص ندارم. وقت کار، به فکر استراحت، وقت استراحت به فکر کار. در میان جمع، سر در گریبان تنهایی و در گوشه تنهایی، ذهن مشغول جمع. در هر کاری، به خیال کار دیگر و در هر ایده ای در پی ساختن ایده دگر. اخلاص باید در همه شئون زندگی باشد

جناب ِامان

لقمه ای که به دهان میگذاریم و ذهن از آن غافل است، هدر رفته. نفس به هرچه عمل میکند باید به همان متوجه باشد و آن وقت است که تا کن فیکون، راه کوتاه خواهد بود. به فریاد برسید که در تفرقه وجود و شعبده کثرت، آواره شده ایم و این استغاثه جمعه سیصد و هفتم مقارن با بیستم مهرماه یکهزار و سیصد و نود و هفت است

لینک مستقیم مطلب | نوشته شده در  جمعه بیستم مهر ۱۳۹۷ساعت 23:15 |