| جمعه نویسی |

شرح جمعه به جمعه از یک سفر

مولای من سلام ...

انسانی که از شب خود بی بهره است، مانند دهقانی است که فصل کشت را به خواب سپری کرده. پس صبحی بی ثمر و فصلی به درو پیش رو خواهد بود. حال که به برکت رمضان سحرهای بیدار ارزانی شده است میفهمم زندگی مدرن با لعاب پیشرفت و موفقیت، چه گوهر گرانبهایی را از دست ما ربوده تا آداب زندگی کارمندی را بجای آوریم.

کارمندی گونه‌ای از زیستن است که عنصر اصلی هویت فرد را «کار» می داند. پس فرد عمری را درس میخواند و زحمت میکشد تا رشته مناسب پیدا کند و مناسب یعنی آنچه که بازار«کار» دارد و در بهترین وجه ممکن به «کار» مناسبی دست خواهد یافت.

بعد از آن صبح ، ساعت معینی باید خارج شد، ساعت معینی را باید در محل معینی نشست و به «کار» از پیش تعریف شده ای پرداخت و با پایان ساعت «کار» می توان خارج شد و در ازای این کارمحوری، یک «کار»فرمایی وجود دارد که «کارمزد» را پرداخت میکند و به عبارت دیگر جیره زیستن ما مشخص میشود

اما آیا کار افضل فضائل انسانی است؟ آیا ما آمده ایم برای همین؟ مگر نه اینکه به عقل روزمره میگویند خرد ِ معاش اندیش. خب این که از ابتدا برای معاش به معنای «کار» تربیت میشویم آیا تربیت انسانی است؟

حضرت جان

جمعه دویست و هشتاد و ششم مقارن با نخستین جمعه رمضان و مصادف با بیست و هشتم اردیبهشت نود و هفت است . این ماه بهترین فرصتی است که تمام این مقررات برهم بخورد. حالا ارزشی فراتر در میان است که خود را به کار تطبیق نمیدهد بلکه این کار است که باید خود را متناسب با آن شکل دهد. این فرصت را برای ما مقدمه تحول بخواهید

لینک مستقیم مطلب | نوشته شده در  جمعه بیست و هشتم اردیبهشت ۱۳۹۷ساعت 5:5 |