| جمعه نویسی |

شرح جمعه به جمعه از یک سفر

مولای ِ خوب ِ من ...

مصدر خوبی ها

سلام

جمعه دویست و سی و دوم مقارن با پانزدهم اردیبهشت نود و شش و نهم شعبان یکهزار و چهارصد و سی و هشت است. شهر در باران بهاری غرق است و در تنور انتخابات ریاست جمهوری گرم. عجب عالَمی است ... عجب اصالتی پیدا کرده قدرت آنچنان که گویی رقیب را نه از قدرت که از حیات سیاسی باید ساقط کرد. آنچنان که گویی در همه او یک نیکویی و صحتی یافت نمی‌شود.

آقای من ...

نوح ما شمایی

کجایید اکنون؟

نوح اگر در کشتی باشد، خوبان عالم را یک به یک بر کشتی میخواند و با خود سوار میکند. اما کشتی اگر به دست بی‌خدا باشد و نوح بر ساحل، آنگاه یاران خود را یک به یک به پایین از عرشه می‌خواند. یاران جداعلی، علی علیه السلام در عصر خانه‌نشینی مولا بر مسند نبودند بلکه نخلستان بود و دکان و خانه. بذرکاشتن و شترچراندن بود مشغله مردانی که در وقتش به رکاب علی درآمدند. امروز هم جز این نیست و قطعا یاران شما تحت تربیت جنابتان مشغول به مشقند تا برسد آن وقت که باید باشند.

حضرت ِ جان

پناه میبریم به خدای شما از آفت ِ بطالت. مبادا آنچه می پنداریم خدمت و عبادت است، در ذات خود بطالت باشد و اتفاقا از آنچه هدف بود غافل مانده‌ایم. عالیجناب ِ من، مارا به سمت خیر کشان کشان ببرید اما ببرید.

لینک مستقیم مطلب | نوشته شده در  جمعه پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت 1:4 |