مولای من سلام
رمضان به نیمه نزدیک است در یکصد و هشتاد و ششمین جمعه از مراقبه ها میخواهم مشقی را تقدیم حضورتان نمایم که چند روزی است زیرلب مزه مزه میکنم و در خیالم غوغاها و ثمرات دارد. ماجرا از آنجا آغاز شد که در واژه «صحبت» گرفتار شدم. هرچه بیشتر متوقف ماندم دیدم جای شنا دارد ... و کار هنوز به انجام نرسیده است ...
آقاجان
عجب دریایی است این مبحث «صحبت»
ما تحت تاثیر «صحبت» خود با هستی هستیم! صحبت با ایام و اوقات. از طلوع تا ظهر و غروب و شبانگاه. صحبت با فصول از بهار تا خزان و از تابستان تا زمستان. صحبت با حیوانات و وحوش و محیط زیست و گیاهان. اثر هر صحبت مستقل از دیگری است. صحبت با قناری چه چه زن متفاوت است با اثر صحبت با سگ و اثر صحبت با زمستان تفاوت دارد با اثر صحبت با بهاران.
اثر صحبت با طلوع را از قیاس انسانی که طلوع را درک می کند با انسانی که طلوع را در خواب بوده باید فهمید. اثر صحبت با دریا متفاوت است از اثر صحبت با کویر. در خصوص نوشیدنی و بلعیدنی ها نیز همین است. اثر صحبت با شوری متفاوت با اثر صحبت ترشی و شیرینی است. یعنی هستی یکسره در حال صحبت است با ما و ما نیز در تاثیر از این مصاحبت.
و این ها ظاهر است ... درباطن هم همینطور و چه بسا اثر صحبت عمیق تر و مانا تر. و هر انسانی عصاره صحبتها است. نطفه او از صحبت مادر و پدر آغاز شده و تربیت او در هزاران هزار صحبت از مکان و زمان و طعام و شراب و اوقات و احوال شکل پذیرفته تا عصاره همه این ها شده است یک هویت و یک موجود قابل اسم بردن و قابل اشاره کردن یعنی واجدد ممیزی با غیر خود.
حالا کسی ریشه همه صحبت ها را برود تا برسد به متکلم یعنی بنگرد که کلام از کیست که هزاربوق دارد و بینهایت زبان. در هر صحبت، آنچه اصالت دارد متکلم است به عنوان کسی که صاحب قوه نطق است و الا زبان تنها آلت ِ صحبت است نه فاعل صحبت.
حضرت معلمم ...
بعد این صحبت رسید به شمایان. یعنی به جنابتان و اجداد مطهرتان ... چقدر حرف آنجا چون گنج نهفته است.
کسی به مقام صحبت شما نمی رسد مگر با چشیدن طعم صحبت با غیب. و کدام غیب، غیب تر است از عقل
کسی به مقام صحبت با جناب رضا نمی رسد مگر با رضا بر قضا
کسی به مقام صحبت با جناب کریم ، مولا حسن بن علی نمی رسد مگر در صحبت با کرامت
کسی به مقام حظ صحبت جد شهید جناب حسین نمی رسد مگر در صحبت با بلا و وای از این صحبت
کسی به مقام حظ صحبت با جد اعلی، مولا علی نمی رسد مگر در صحبت با سکوت
کسی به مقام حظ صحبت با بانو مادر علیها سلام نمی رسد مگر در صحبت با طهارت
و النهایه کسی به مقام صحبت با حضرت خاتم نمی رسد مگر در صحبت با ملکوت و تجربه معراج
آقای من
حالا با همین افق اگر کسی پرواز کند در معنای صحبت با رب العالمین ... آنوقت مگر نماز همین نماز عامیانه خواهد ماند؟ آنوقت مگر قرآن همین رکورد روزانه خواهد شد؟ هی داد ِ بی داد از کثرت معنا و قلت عمر و شدت هوی و شیطنت ها والا این عالم مخزن علم بود و معدن لایتنهای از معرفت. آقا مرا صحبت شما آرزو ست ...