۶۶۴
مولای من سلام ...
همانند مردهای که نفس میکشد. محشور در قیامت است پیش از آنکه قیامتی برپا شود. در گوری شیشهای فشرده میشود در برابر چشم همگان. نه خاطره پس خوش است و نه منظره پیش دلانگیز. نه خیال مانده است و نه واقعیت. ساعتها را محض همان ساعت نیت میکنم. کارهایی باید انجام شود و میشود بیآنکه لذتی را در آن تجربه کنم. اعتمادم را به هر نوازشی باختهام. مانند سیلی خوردهای که هر دستی که به بالا برود را به درد تداعی میکند و خود را پس میکشد. نه دنیا را به نفع عاقبت نه عاقبت را به نفع دنیا که هر دو را به زیان هم ویران میبینم. تابستان آغاز شده است و مقارن آمده با جمعه ششصد و شصد و چهار این اولین جمعه تیر. حال شما خوب است؟
لینک مستقیم مطلب | نوشته شده در جمعه یکم تیر ۱۴۰۳ساعت 19:32
|