| جمعه نویسی |

شرح جمعه به جمعه از یک سفر

مولای من سلام ...

امروز در احوال جمعی از پیران ِپیرامونم مرور کردم. کسانی که عمری را به سر برده‌اند و زیسته‌اند. جالب که در انبوه کسانی که می‌شناختم حتی یک نفر را نیافتم که به سه فضیلت آراسته باشد اما در رزق دچار کاستی باشد. یکم، خوش‌خلقی؛ دوم، امانت‌داری و سوم؛ بخشندگی.

هفته پانصد و پنجاه و هفتم به میلاد شما سپری شد. گاهی دلم برای آن تصویر گنگ و کودکانه از ولیّ تنگ می‌شود. همان آقایی که دیدنش در خواب و بیداری غایت آمال آدمی باشد. چقدر همه چیز دگرگون می‌شود از زمانی که ولیّ، از اسطوره‌ای دیدنی به صراطی پیمودنی و اسوه‌ای زیستنی تبدیل می‌شود!‌ حقیقت «اسوه»‌ را نمی‌فهمد کسی مگر آنکه از پس حل مساله «فردیت»‌ در خلقت برآمده باشد. هفته پانصد و پنجاه و هشتم را به تمنای فهم مضاعف و عمل به قواره فهم آغاز می‌کنم

لینک مستقیم مطلب | نوشته شده در  جمعه نوزدهم اسفند ۱۴۰۱ساعت 0:27 |