| جمعه نویسی |

شرح جمعه به جمعه از یک سفر

مولای من سلام

چند روزی را به تشرف محضر مولای ِرضا گذراندم و دیشب در حالیکه که اذن دخول را میخواندم که قدم به حرم بگذارم این عبارت ذهنم را با خود برد. فَتَحْتَ بَابَ فَهْمِي بِلَذِيذِ مُنَاجَاتِهِمْ؛ تمنای گشایش باب فهم به لذت مناجات..

آقای ِجان

اینطور فهمم شده است که در این هستی، هر موجودی به مناجات مشغول است و مخاطب نجوایش همانی است که از آن لذت می برد چرا که مناجات لذیذ است. آنچنان که مناجات سگ به استخوان است، مناجات فرعون به قدرت و مناجات قارون به ثروت و مناجات عمر و عاص به مکر و مناجات خوارج به ظواهر و مناجات فواحش به شهوت و مناجات هرکس به اقتضای لذتش از هستی

جناب ِصاحب

غایت لذت، در فهم است و گویی عالی ترین مرتبه مناجات آنی است که فتح باب عقل شود با علم و اینجاست که لذت مناجات با شما حاصل میشود. اکثر مردم برای مناجاتهای قارونی و فرعونی و عاصی و دنیایی خود به آستان شما مشرف هستند حال آنکه حقیقت مناجات، فراتر از اینهاست.

حضرت ِامان

در این واپسین جمعه قبل از محرم که مقارن است با شانزدهم شهریور نود و هفت و سیصد و دومین جمعه از مشق مستمر انتظار، استدعا دارم مرا به عینیت آنچه در ذهنیت یافته ام هدایت فرمایید

لینک مستقیم مطلب | نوشته شده در  جمعه شانزدهم شهریور ۱۳۹۷ساعت 22:39 |