به اشاره از جانب شما و آباء شریفتان آموخته ایم که قرآن و انسان کامل، جلوه های متفاوتی از یک ماهیت واحدند و مظهر یک اسم. بر این اساس، آنگاه که سخن از غیبت به میان می آید، غرض نمی تواند تهی دستی کامل انسان معاصر از راه نجات باشد. علاوه بر آن، نخستین بار نیست که میان مردمان یک عصر و انسان کامل دورانشان، مانع و فاصله در تعامل و مصاحبت پدید آمده؛ آنچنان که امامان گذشته نیز بسیاری از سالهای خود را در حصر و حصن و حبس گذرانده اند و در دسترس مردم نبودند.
حتی در خارج از این دوران نیز به سبب دوری راهها و سختی سفر، الزاما همگان ارتباط ساده و مستمری با اولیای خویش نداشته اند. پس آنچه گذران دوران را بر ما سخت می کند باید امری ورای عدم دسترسی ظاهری و یا دلتنگی و دوری های عادی باشد.
حضرت آقاجان...
مساله قفلی است که بر آسمان و زمین افتاده و مفتاح آن شمایید. آنچنان که فرمود « لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» (زمر/62: کلیدهای آسمان و زمین برای اوست) و حال ما به مانند تشنگان لب چشمه ای هستیم که از ما تا سیرآب شدن یک کلید فاصله است و صدها سال بر سر این رمز ناکام مانده ایم.
آنچه میان ما و امتهای سابق تفاوت ایجاد کرده، انبوه مسائل مبتلا به است که ناگزیر و بر حسب اضطرار به جهد غیرمعصوم جواب یافته و این جوابها الزاما ناشی از رسیدن به پاسخ صحیح نیست و این درحالی است که در کنار تمام سختی ها و تنگناها، شیعه تا پیش از غیبت کبری نیازمند اجتهاد نبوده است.
حالا به رغم این فقر مقدر در مصاحبت ما خدمت شما، تردید نیست که همچنان آداب و احکام میان امام و ماموم جاری است. مگر نه اینکه در اقامه به جماعت، اتصال شرط صحت است. حال که ما قامت به نیت امامت آن جناب بسته ایم، مرحمت فرموده و مراعات ماموم لنگ فرمایید. مبادا فاصله تان از ما آنقدر شود که اتصال برهم خورد که اگر چه ما در خورد وصل شما نیستیم اما رعایت احوال ماموم بر امام عادل فرض است... نیست!؟
حتی در خارج از این دوران نیز به سبب دوری راهها و سختی سفر، الزاما همگان ارتباط ساده و مستمری با اولیای خویش نداشته اند. پس آنچه گذران دوران را بر ما سخت می کند باید امری ورای عدم دسترسی ظاهری و یا دلتنگی و دوری های عادی باشد.
حضرت آقاجان...
مساله قفلی است که بر آسمان و زمین افتاده و مفتاح آن شمایید. آنچنان که فرمود « لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» (زمر/62: کلیدهای آسمان و زمین برای اوست) و حال ما به مانند تشنگان لب چشمه ای هستیم که از ما تا سیرآب شدن یک کلید فاصله است و صدها سال بر سر این رمز ناکام مانده ایم.
آنچه میان ما و امتهای سابق تفاوت ایجاد کرده، انبوه مسائل مبتلا به است که ناگزیر و بر حسب اضطرار به جهد غیرمعصوم جواب یافته و این جوابها الزاما ناشی از رسیدن به پاسخ صحیح نیست و این درحالی است که در کنار تمام سختی ها و تنگناها، شیعه تا پیش از غیبت کبری نیازمند اجتهاد نبوده است.
حالا به رغم این فقر مقدر در مصاحبت ما خدمت شما، تردید نیست که همچنان آداب و احکام میان امام و ماموم جاری است. مگر نه اینکه در اقامه به جماعت، اتصال شرط صحت است. حال که ما قامت به نیت امامت آن جناب بسته ایم، مرحمت فرموده و مراعات ماموم لنگ فرمایید. مبادا فاصله تان از ما آنقدر شود که اتصال برهم خورد که اگر چه ما در خورد وصل شما نیستیم اما رعایت احوال ماموم بر امام عادل فرض است... نیست!؟
لینک مستقیم مطلب | نوشته شده در جمعه سیزدهم بهمن ۱۳۹۱ساعت 23:56