| جمعه نویسی |

شرح جمعه به جمعه از یک سفر

سلام بزرگوار...

میدانی به چه فکر میکردم؟ اینکه یک وقتهای... یک متنهایی ... یک سطرهایی ... یک حرفهایی هست که بارها به چشم و گوش َ ت رسیده اما یکباره از آن معنایی بر دلت می افتد که بارهای قبل اثر از آن نبود. این معنای جدید را باید به چه کسی نسبت داد؟ آیا غیر از این است که اراده ای فهیم درکار است که با ما به زبان پیرامونمان سخن می گوید؟ و برای هرکس به شکل فهم او پیغام می فرستد؟

برای ریاضی دان عدد می شود، برای پزشک به زیر میکرسوکوپ می رود برای فیزیک دان در فرمول های انرژی نقش می بندد و خلاصه برای هرکس به طریقی اشاراتی می فرستد. به همین سبب بی ربط نیست اگر بگوییم دنیا دارالاشاره است.

یکی از این جملات تکراری با معنای نامکرر و بکر، تمام این هفته مرا با خود مشغول کرده و حالا برای شما مینویسم. البته این نوشتن به مثابه زیره به کرمان بردن است تا اگر مبتلا به درک ناصوابم، به اشارتی دیگر حل مشکل کنید.

این خارجی ها یک عبارتی دارند در قراردادهایشان که بسیار جالب است. یعنی اینبار که خواندم برایم معنای جدیدی داشت که پیش از این توجهم را به خود جلب نکرده بود. در بندهای قرارداد یک عنوان دارند به این اسم : Act of god که البته در زبانهای مختلف ترجمه های مختلفی دارد و شاید بدترینش همین ترجمه مصطلح فارسی است که به عنوان «حوادث قهریه» شناخته می شود و در اصطلاح مجموعه اتفاقاتی است که تعهدات مابین طرفین را در وضعیت تعلیق قرار می دهد.

آنچه اینبار در ذهنم مزه کرده همین ترجمه لفظ به لفظ عبارتست است. یعنی «کار خدا». یعنی طرفین تعهد مجموعه ای از توافقات را بر روی کاغذ خواهند آورد و هیچ چیز نمی تواند آنها را از انجام این تعهدات معاف کند، جز «کار خدا». این اراده خداست که مافوق تمام پیش بینی ها و تصمیم ها، بر مدار حکمت خویش می چرخد و گاه تمام آنچه رشته ایم را پنبه می کند.

چقدر از دردهای اهل عالم در نادیده گرفتن همین اصل است. Act of god. چه پاروها شکست و چه قایق ها غرق شد فقط از آن سبب که زاویه وزش اراده خدا را نیافتند و پارو بر خلاف موج ِ خواست ِ او بر آب کوفتند! گاه تنها راه برای رسیدن به ساحل، «سپردن» است. ناخدای ِ باخدا، گاه باید پارو را رها کند، کف قایق دراز بکشد و دستانش را زیر سر بگذارد و خود را کفی بداند ناچیز بر عرصه به پایان اراده خدا... نه؟

لینک مستقیم مطلب | نوشته شده در  جمعه یکم دی ۱۳۹۱ساعت 14:27